قسمت
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
قسمت
نوشته شده در شنبه 25 شهريور 1391
بازدید : 550
نویسنده : علیرضا آزادی

 روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی

بزرگ با درختان میوه داشت. در همسایگی او خانه ای قدیمی بود

که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ

کند و با گذاشتن زباله کنار خانه اش و ریختن آشغال آزارش

می داد .یک روز صبح خوشحال از خواب برخاست و همین که به

ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله در ایوان است . سطل را تمیز

کرد ، برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود

پر کرد تا برای همسایه ببرد .وقتی همسایه صدای در زدن او را

شنید خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا

آمده است . وقتی در را باز کرد مرد به او یک سطل پر از میوه

های تازه و رسیده داد و گفت : " هر کس آن چیزی را با دیگری

قسمت می کند که از آن بیشتر دارد . "




:: برچسب‌ها: داستان زیبا , داستان کوتاه , داستان خواندنی , داستان کوتاه خواندنی , داستان , ماجرای جالب , داستان جالب , داستان کوتاه , داستان , داستان طنز , طنز , مطالب آموزنده , داستان پند آموز , داستان قرآنی , مطالب جالب , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید

[Comment_Gavator]
raha در تاریخ : 1391/6/31/5 - - گفته است :
[Comment_Content]


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: